۱۳۹۵ اسفند ۹, دوشنبه

تبصره کوتاه در مورد: حرف های محترم سلیمان لایق


نصرت
تبصره کوتاه در مورد
حرف های محترم سلیمان لایق


« ا شتباهات و
اختلافات درونی يی ديروز حزب منجر برنابودی يك جمعيت، نهضت، يك حزب انقلابی و يك اردوی شكست ناپذير شد... ملت غرق شد ... من اعتراف مې كنم كه شما فرزندان حزب ديموكراتيك خلق- حزب وطن قربانی اشتباهات ما شديد، ما كه در سطح رهبری شما قرار داشتيم...» یکی از رهبران ح د خ ا و حزب وطن!

محترم سلیمان لایق با این اظهارات خود در مراسم خاک سپاری زنده یاد بارق شفیعی یکی از ارزو های دیرینه صفوف را براورده ساخت که همیشه ګفته میشد: ما قربانی خطا ها و اشتباهات و خیانت های رهبران شدیم. اختلافات ذات البینی رهبران در جنګ قدرت اهداف و ارمانهای حزب را به حاشیه راند و صفوف را قربانی هوس های خود ساختند، رهبران از باور های ما سؤ استفاده کردند. با انکه از سایر رهبران زنده و حیات چون محترم سلطان علی کشتمند، محترم نور احمد نور ، نجم الدین کاویانی، محترم صالح محمد زیری، محترم غلام دستګیر پنجشیری، محترم ظهور رزمجو ، محترم محمد رفیع ، محترم انجنیر نظر محمد و حاجی صاحب راز محمد پاکتین توقع چنین شهامت انقلابی را داریم ، من اظهارات محترم لایق را یک ګام درست به سوی همسویی، نزدیکی وهمګرایی صفوف که هیچ ګونه تقصیر و ګناهی ندارند، جز پیچاندن سرنوشت شان در لیاف بوی ناک رهبران ، میدانم.
اینکه محترم لایق بار تمام مسولیت را که باید جمع رهبران به دوش بګیرند ، ګرفت خود راه را برای مبارزه بی باک صفوف در جامعه هموار ساخت.
چون حزب ما حزب وابسته به رهبران و رهبران وابسته به مسکو بود، بنآ صفوف فقط قربانی بودند و بس. نزد تاریخ و مردم و وجدان های خویش فقط رهبران مسولیت دارند، نه صفوف.
در سال 2007 هم محترم لایق بار اول بار مسولیتی را به دوش ګرفت و با صراحت و شهامت اعلان کرد که او حاضر است تا تطبیق عدالت انتقالی ازخودش آغاز شود که این حرف هایش اتش را در وجدان های مخالفین ما یعنی رهبران جهادی روشن کرد. به تعقیب آن این دومین اقدام تاریخی است. ای کاش رهبران جهادی هم یک کمی وجدان پیدا کنند و بر اشتباهات و جنایت های خود اعتراف نمایند و جای پای در جامعه برای مجاهدین نسل دوم خود باز کنند تا انها نیز از ګذشته خود درس عبرت بګیرند.
این بدان معنی نیست که من رهبران چپ را با راست در یک وزن تول می کنم، نخیر چنین نیست.
اګر رهبران ما اشتباهات ، ګناه ها و خطا ها را مرتکب شده اند ، که بدون شک شده اند، اما، دزد، غارت ګر ، چپاولګر و غاضب بیت المال و مردم نبودند، یک حبه و دینار مال بیت المال را چور نکرده اند، نه شهرکی دارند و نه هم بلند منزلی و نه هم ملیون ها دالر در بانک های خارج.
در اخر میخواهم به ای نکته اشاره نمایم که: انچه به رهبران دیروز ارتباط دارد مرا عقیده بر آن است ، که قضاوت ما نباید در ټکر با قضاوت مردم قرار بګیرد. هرګاه رهبران ما مورد حمایت مردم و در میان مردم قرار بګیرد ویا قرار داشته باشد،ما اولینم که ازش حمایت می کنم وسرش افتخار، اما هرګاه رهبران ما در تاریخ ومیان مردم جای پای نداشته باشند، ما خو دیګر توان انرا نداریم تا بالای شانه های مردم سوارشان کنیم، اینکه سر شانه های ما سوار بودند کافی خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر