۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

رئیس جمهور نیکاراگوئه !


رئیس جمهور «نیکاراگوئه » دولت آمریکا کودتا در « هندوراس » را طراحی کرد .
رئیس جمهوری نیکاراگوئه برطراحی کودتا 28 جون کذشته درهندوراس علیه «مونوئل زلایا » ازسوی دستکاه اطلاعاتی آمریکا تاکید کرد به نقل ازآژانس افه اسپانیا « دانیل اورتگا » رئیس جمهورنیکاراگوئه . روزکدشته بااشاره به این مطلب کفت : « مانوئل زلایا » رئیس جمهوربرکنار شده هندوراس قصد داشت پایگاه نظامی «بالمردلا » آمریکا را ببندد به همین دلیل کودتای علیه او بر نامه ریزی شد .
رئیس جمهورنیکاراگوئه افزود : مانوئل زلایا به خاطروقوع سانحه هوایی درفرودگاه بین المللی یتونکونتین درتکوسیگالیا پایتخت هندوراس فصه داشت پایگاه نظامی هوایی آمریکا«پالمرولا » رابه فرودگاهی بین المللی تبدیل کند . اورتگا اظهار داشت : ازآنجایی که امریکا نمی خواست این پایگاه رااز دست بدهد .شروع به طراحی کودتا علیه رئیس جمهور هندوراس نمود . رئیس جمهور نیکاراگوئه با اعلام حمایت مجدد از زلایا ، کودتا درهندوراس علیه تمام اعضای اتحادیه « آلبا » دانست که مخالف حضورپایگاه های نظامی آمریکا درمنطقه هستند .
اورتگا همچنین اقدام علیه رئیس جمهوربرکنار شده هندوراس رامتوجه خود کودتاچیا وعامل تقویت اتحادیه آلبا دانست . به کفته رئیس نیکاراگوئه طراحی کودتا اشتباه بزرکی از سوی عوامل آن بود چراکه موجب بیداری وجدان مردم هندوراس ،آمریکای مرکزی وتمام آمر یکا لاتین شد . اورتگا به علاوه به شکست کودتا وبازکشت مونوئل رلایا به قدرت درهندوراس تاکید نمود .


۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

مکلفیت های جهانی درقبال افغانستان !


افغانستان جزءجامعه جهانی کشوریکه ازنگاه رقبه درکته گوری دوم درمیان سایرکشورهای گیتی وازنگاه موقعیت ستراتیژیکی دررده اول ممالک مماتل خودقرار داشته دارای تاریخ خیلی قدیم وفرهنگ پرباروغنی است ، این هاهمه موقف جهانی وطن محبوب ما را تثبیت وتسجیل نموده ودراکثرفیصله ها وتصامیمی که درسطح بین المللی اتخاذ میگردد . ناگز یرباید ملحوظ نظرباشد . آنچه مارا درسطح حهانی درنهایت جدول میگزارد عقب مانی ها وعدم انکشاف اقتصادی واجتماعی است که زاده یی یکسلسله عوامل ازجمله مصیب جنگ دردهه ها اخیر است . جامعه جهانی بنابرملحوظات بشری وهم سیاسی ناگزیر است . کشورهای کمترین انکشاف یافته را با تاسف بنابر عادلانه نبودن روابط تجاری اقتصادی ویک سلسله محدودیت های تکنولوژی به آن ویا تادیه قروض باربح کمرشکن ویا عدم تناسب منطقی میا ن موادخام وتخنیک وتکنولوژی روز به روز بر تعداد آن افزوده میگردد , در راه ترقی وبه پا ایستادن شان کمک نماید . بنابر همین عوامل بود که نخستین برنامه عمل ملل متحد برای کمک به کشور های کمترین انکشاف یافته در آغاز دهه هشتاد درداکه که تعداد چنین کشور ها درآن زمان به سی ویک کشورمی رسید تصویب گردید که طی آن مساعدت های رسمی انکشافی به ارزش صفر اعشاریه پانزده فیصد محصول نا خالص ملی کشورهای مساعدت کننده قبول گردید که با تاسف این قول عملی نشد وبنابر پاره ای مشکلات وپروبلم ها چون نرسیدن مساعدت های لازم عموامل جغرافیایی ومهمتر ازهمه معضلات منطقوی نه تنها ا زتعدادچنین کشور های فقیرنه کاست بلکه قریب در هر سال یک کشوردیکر برآن افزوده گشت ، چنانچه دردومین نشت بین المللی که چندی که دایر گردید . تعداداستراک کننده گان آن به چهل ودو رسید .
افغانستان منحیث یک کشور کمترین انکشاف یافته محاط به خشکه وشدید ،جنگزده ،پلانهای انکشافی وپروگرام های توسعه وی اش را نتوانسته است پیش ببرد . مردم افغانستان درشرایط وحالت خاصی قرار داشته ونیاز اشد ومبرم درساحات وزمیه های مختلف منابع ومساعدت های اقتصادی مالی وتخنیکی کشور های کمک کننده موسات وانستیتوت های بین المللی ،موسسات اختصاصی سیستم ملل متحد وجامعه جهانی بصورت کل دارد . ما منحیث عضوی ازفامیل بشری این حق را داریم تا از سا یر اعضا بخواهیم دربدترین روز های زنده گی ما را یاری رسانند . آنچه را ما درقدم اول به آن نیاز داریم صلح است که امروز اکثریت کشورهای جهان درین راه با ما هم صدا شده اند درکنار تامین این مامول مساعدت های تخنیگی ، مالی واقتصادی هم امری است ضروری ،زیرا عمران مجدد کشور خود بر تسریع پروسه صلح تاثیر لازمی داشته واز جانبی هم خساراتی را که جنگ بر مردم ما تحمیل نموده است تا حدودی جبران خواهد نمود .
کشورهای پیشرفته وموسسات بین المللی در برابر کشورهای کمتر انکشاف یافته وبالاخص جنگ زده ای چون افغانستان این مکلفیت را دارند تا در راه تامین صلح وعمران مجدد منحیث وجیبه بشری ما درراه تامین صلح وعمران مجدد منحیث وجیبه بشری ماراکمک ویاری رسانند چنانچه درین مورد امیدواری هایی هم چون پروگرام ملل متحد برای افغانستان ومساعدت های سایر کشور ها وموسسات بین المللی برای مردم ما آغاز یافته اند . که با درنظر داشت سطح عقب مانده گی وخسارات ناشی از جنگ ناکافی اند ایجاب آن را می نماید تا چنین مساعدت ها بیشتر شده وتا سطح کفایت برسند .هموطنان ما هم اکنون میدانند که با تلاش بیشستر درراه تامین صلح می توانند خدمت بیشتر به امر عمران مجدد کشور وجلب مساعدت های بین المللی را بکنند .



۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

بیانیه شورا برای یک ایران دموکراتیک (CDI)


ا رایه روز به روز جرایم مستند رژ یم سرکوبگر اسلامی به محکمه جهانی مردمان دنیا
با هرروزی که می گذرد ، وبا همت مردم هشیاروآگاه ایران که دیگرحاضرنیستند حقوق انسانی وسرمایه های معنوی ومادی آن ها به دست اقلیتی جاهل وسرکوبگر به یغما رود ، برحجم پرونده ای که مملوازاستاد ومدارک خطا کاری های رژیم حاکم برایران است ، وروزانه توسط خودمردم جمع آوری میشود ، افزوده میشود . این پرونده شرم حاکمان وسرافرازی ایرانیان اینک آنچنان قطور و سنگین شده که می تواند سقف هر بنای بیداد وحکومت خطا پیشه ای را پایین آورد . مردم ایران درحقیقت باابتکاری تاریخی ، درغیبت یک دادستان عادل کل کشور که باید حافظ منافع آن ها باشد ، خود نقش این دادستان مفقود را هشیارانه وبه صورت جمعی ایفا می کنند . مردم آگاه و هشیارایران ،اما ، دراین امر بزرگ به شیوه ها وروش های مرسوم حکومت درپرونده سازی علیه شهروندان وگرفتن اعترافات بی اعتبار وبه زور شکنجه ازمردم ، متوسل نمی شوند . آنان تنها مشاهدات هشیارانه خود راازهرخیابان پراز دحام یا ازهرکوچه تاریک واز هر کمینگاه بسیجی های مسلح وبی مسئولیت واز صحنه کشتار وآزار و نقض حقوق انسان ها ، با ضبط برروی تلفن های همراه ، درپهنه ای بیکران ، مثل فضای الکترونیکی اینترنت ، در معرض تماشای همگان می گذارند . مردم ایران ، درغیاب دادستان مفقود کشور ، ودرغیاب یک محکمه جهانی ویک قاضی مسئول ، خود آستین همت بالا زده وعلی رغم همه فشارهای سانسوری واطلاعاتی ، خود به عنوان دادستان خود ، جرایم مستند رژیم سرکوبگر را درمعرض دید محکمه ای جهانی قرار می دهند که قاضی وهیات منصفه آن مردمان دنیا هستند . واین محکمه هر روز سند تازه ای ازبی قانونی ، آزار وسرکوب وحتی تیراندازی لباس شخصی های مزدور به سوی مردم بی سلاح را دریافت می کند وتعداد این تخلفات وجرایم حاکمان آنچنان فزونی گرفته که حتی دولت های سوداگر نیز ازبیم خشم افکار عمومی نمی توانند آن را نادیده بگیرند . مردم ایران اینک با این ابتکار بزرگ وتاریخی افکار عمومی مردم دنیا را باخود همراه کردند . و دولت ها نیز دیر یا زود ، چه بخواهند وچه نخواهند ، باید تسلیم رای و اراده مردم خود گردند . آنچه مسلم است این که ایرانیان بار دیگر ابتکاری را عملا به نمایش گذارده اند که می تواند به عنوان الگویی برای همه تشنگان آزادی وموکراسی درهمه سرزمین های محروم ازآزادی مورد استفاده قرار گیرد .
شورا برای یک ایران دموکراتیک
Council for a Democratic Iran (CDI)
washington , DC

داستان این کتاب !


کتاب معروف داستان هزارویک شب، خود داستان دارد که هنوز به درستی معلوم نشده ازکجا آمده ونویسنده واقعی آن کیست .
فضای داستان های کتاب ،یک فضای شرقی است و به همین دلیل بعضی ازکشور های شرقی که سابقه طولانی در ادبیات کهن دارند هزارویک شب راازآن خود می دانند ، شاید علتش هم آن باشد که نام قهرمان اصلی کتاب « شهرزاد » است .
این کتاب 160 سال پیش به فارسی ترجمه وبه خانه های کتاب خوان های راه یافت .هالیوود از داستانهای کتاب چندین فیلم سینمایی تهیه کرد ونام هزار ویک شب را بیش ازگزشته برسر زبانها انداخت .گفته میشود که نویسنده ناشناش این کتاب یک عرب بوده وسصدسال پیش توسط آنتوان گالان فرانسوی ترجمه شد و 150 سال بعد عبدالطیف تسوجی به سفارش در بارمحمد شاه قاجار آن رابه فارسی ترجمه کرد .اکنون این کتاب درچهار هزار صفحه با نثری شیرین وکامل از زبانهای انگلیسی وفرانسوی به فارسی ترجمه شده که همراه با تصاویر زیبای رنگی است ، نویسنده این کتاب هرکه باشد اورا باید پیامبری در زمان خودش داننست که پرچم ادبیات وداستان نویسی رادرزمان که شمشیر بر مردم حکومت میکرد ، بدست گرفت وفریاد زد که با ادیبات می توان به جنگ ظالمان رفت تا شمشیرها رادرنیام مخفی کنند ، یعنی همان کاری که شهرزاد قصه گوکرد وبا حکایت ها یش نه تنها خلیفه زمان را از کشتن بازداشت ، بلکه اورا به جای خونریزی با زبان ادیبات آشنا ساخت تا مردم درامان باشد .

۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

یاداشت کوتاه !


باوجود برخی ستی ها وکاستی درسیاست حزب دموکراتیک خلق افغانستان بویزه دردوران کنون ، پرچمدارن حزب دموکراتیک خلق افغانستان درمبارزه برای زندگی بهتر کارکران ورخمتکشان ، درمبارزه ضد امپریالیستی وضد ارتجاعی وبالا بردن آگاهی جامعه افغان را هیچ انسان باوجدانی نمیتواند نا دیده بگیرد .کسانی که به این کار ابامی وزرند . با آدم های بسیار نادان یا مانند نمونه با لا پا دوهای امپریالیست ها هتند که خاک برچشم حقیقت می پاشند .آنها پاره ای جز بازی کردن نقش خود ندارند به کفته عرب ها
المأ مور .المعزور


پیام حقیقت !



کی جهان گردد یتیم از آفتاب !
ازپراخنای هستی وزندگی به کوشه خزیدن وبا نور ونمک زنده گی اجتماعی به جنگ وعداوت وکین وخصومت برخاستن کاری خفاشانست که روزرابه دشمنی میگیرند ودرپناه اندیشه های شب رنگ خود باهر چه روشنی وزیبای است برمقابله برمیخیزند .
درروز کارما ودرست ازآن لحظات که آفتاب شسته بهاری گل وسبزه باغ زنده گی انسان جامعه ما سخاوتمندانه لبخندزد ، گووهی ازین خفاشان شب پرست به سوی کوه وجنگل وصحرا وبیابان ره کشیدند وازآن دیار تیره وتار هستی ستیز با
سیما های سیاه ترازشب وقلب های سخترازسنگ وپنجه های تیزتر ازوحشی ترین درنده گان جنگل وصحرا کمر به پرپرکردن گلهای امید باغ زنده گی بستند وبا مشت پندارهای واهی به خاطرآن سبزه وگل را به آتش گرفتند تا ازدود آن چهره آفتاب را ازنظرها پنهان دارند . همان آفتاب انقلاب ، آفتاب آغاز گرصبح امیدها وارمانهای درون کوفته انسان جامعه ما ، اما غافل ازینکه :
چون توخفا شان بسیار بینند خواب
کاین جهان گردد یتیم از آفتاب



۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

رویداهای ماه اسد دوره حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان !


اول اسد 1367 ازدست دادن غند قومی 502 ولایت پکتیا .
12 اسد 1367 ازدست دادن ولسوالی شکردره ولایت کابل به اثر خیانت .
14اسد1358 شورش افسران وسربازان بالاحصار کابل .
15اسد 1358ازدست دادن ولسوالی نجراب ولایت کاپییسا بار دوم .
16اسد 1358 ازدست دادن ولسوالی پنجشیر به اثر خیانت .
16اسد 1368 ازدست دادن علاقداری زیباک بدخشان به اثر خیانت .
20 اسد1367ازدست دادن مرکز ولایت کندز .
23اسد1367 بقتل رسیدن قاضی محمد اسماعیل «طارق » فرمانده ضد دولت .
24 اسد1367 ازدست دادن ولایت تخار بار دوم به اثر خیانت .
25 اسد1367 بقتل رسیدن جنرال ضیاء لحق پدر مجاهدین افغانستان .
27اسد1367 وفات قاضی محمد صبار «عربی » یکی از سرکرده های ضد حکومتی .
30 اسد 1358ازدست دادن ولایت بامیان به اثر خیانت .
31 اسد 1358 پیوستن غند اسمار به ضد انقلاب به اثر خیانت جنرال صافی قوماندان قطعه

۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

سوگواران گرسنه


مرد ،خسته ازکارروزلحظات درمقابل این کراچی وآن کراچی پرازمیوه استاد وازنرخ سیب های سبز وترشی که بوی گنده ازآنها متصا عد میگرد ید ، پرسید . اوپس از چانه زدنها بافرشنده گان قدری سیب خریده ودردستمال گل سیبش گذاشت ، سیب ها بانانهای سبوسی سیلویکجا شدند وپس ازگره زدن دستمال توسط مرددردست ضعیفش قرارگرفتند . مرد درحالیکه دانه های عرقش راباگوشه های دستمال گل سیب پاک میکرد به مشکل به سرویس بالا شد وبرچوکی یی نشست . سرویس گاهی چون اسپ وحشی تاخت میگرفت وزمانی چون اسپی مهار شده درایستگا هی میایستاد . وراکبین در سرویس از هردرحر فهای میزدند ، اما مرد درانیشه بود وبه ماحولش توجهی نداشت . اونظری به دستمالش انداخت . بعد کودکان قد ونیم به یادش آمدند که باورود مرد به استقبالش می شتابند وهمه میکویند : بابه چی آوردهیی ؟ ومرد بز سر زانو نشسته گره های دستمال را باز مینماید وبه هر کودکش سیبی مید هد واما وای ازدست این کودکان ! یکی اش میکوید : بابه از مه خراب اس !دیگر ش میگوید : بابه از مه ره کرم خورده وآن دیگرش : بابه از مه بابه ازمه سیاه شده ، بوی میته ! ومرد همه را پدرانه آرام میسازد چاقوی کوچک وبی جلا یش رامیکشد وسیب هرکدام راپوست میکند گندیده گی ها رایکطرف میگزارد . کرم خوردگی هاراجدامیکند واز سیب ها به هرکدام میدهد . بعد به یگانه اتاق تنگ وتاریک که ازخزنده گان وگزنده گان هرچه درآن یا بی داخل میشود زن درمقابلش برفرش وصله خورد وتکه پاره شده اتاق می ایستد ومانده نباشی اش میدهد ومرد به زن میگوید : جورباشی . بعد مرد برگوشه یی روی دوشکی می نشیند ودر حالیکه عرق هایش را ازصورت می زداید ، نانها را ازدستمال بیرون میکشد وجلو زن میگزارد .
او به زن میگوید :جی داری که بخوریم ؟ زن میگوید : کچالوی جوشانده اس . مگرنمک نداریم ! مرد نداشتن نمک را درکنار سایر نداشتن ها درذهن میگذارد و باخودمیگوید : نمک رامیشود آورد .نمک را میشود خرید ولی کی باشد که دگر کمبودی ها را داشت . کی با شد که آرد داشت تا نانی در خانه باشد وتکلیف آوردن وایستادن درعقب غرفه ها نباشد ؟ کی باشد که روغنی درخانه باشد ونانی درآن تر کرد ونان روغنی خورد !
فکرمرد ازین سبقت جست وبه زنده گی بلند تری که دگران دارند . فرارسید واما مرد مطیع وقانع که به « چه رسد ، چنین افکار رهایی جست وروبه زن نموده گفت : بیا رکه بخوریم .
***
سرویس به آخرین ایستگاه رسید . مردخسته از کار . موتر را ترک گفت وبه کوچه های تنگ وتاریک وپیچ درپیچ پیچید . اواز دکان محل قدری نمک نیز خرید . وبا خشنودی ورضایت اززنده گی راه خانه را که درامتداد کوچه بود درپیش گرفت .
واما پا های مرد سسنتی کرد . ضربات قلبش ایستاد . سبیب ها ودستمال گل سبیب ونان های سیلو به آسمان خدا رفتند . شش پارچه ، پارچه شد .انفجار راکت هستی اش را ازش گرفت ودر نبود او زن وفرزندانش را سوگوارو گرسنه تر ازقبل ساخت .


۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

چرا« کمک »بازارعین مواد مخدره ؟ !



آنگاه که سربازان وطن را باقامت های افراشته وغرورویژه ووطنپرستانه افغانی مینگرم ،عزم گران سنگ شانرا به خاطردفاع ازوطن دفاع ازصلح ازهستی می ستایم ودست نیایشس به درگاه ایزد متعال بلند نوده قامت های این جوانان رزم را افراشته تر وعزم شانراگران ترمیخواهم . واماگاهی با مشاهده هرهموطن تصاویری از سربازان درتلویزیون آنگونه که من آشفته خاطرمیگردم . هرهموطن دگرچون من نیز پرآشفته میگردد وزبان به شکوه از مسوول برخی ازقطعات وهمچنان مسوولین برنامه های اطاعاتی تلویزیون می گشایند .
جان سخن ،اینکه از چندی بدین سو در برخی ازبر نامه های اطلاعاتی تلویزیون ها می نگریم که سربازان ما بنابرامر ، آمرین شان بوته های چرس تریاک کشف شده رابرمی کنند وازبین میبرند . درین تصاویربیننده دچارنوعی سردرگمی وتاسف وتالم میگردد .سردرگمی به خاطر آنکه به عوض تصویر زرغ کنندگان مواد مخدره ، کشتزارهای مرگبار آنرا می نگرد وتاسف وتالم به خاطر آنکه سر بازانی را مشاهده مینماید که علاوه بر وطایف بزرگ دفاع ازصلح وآرامش وده ها وطایف ملی ووطنی دگر ، اینک بوته های مواد مخدره را نیز از میان می برند !
آیا این جفا درحق سربازان که بیگمان فرزند ان وبرادران ما هستند ،؛نیست ؟!
آیا این نوعی کمک با قاچاقبران ، رزع کننده گان مواد مخدره نیست ؟! درهمچوحالات کجا ست آنانی که تخم مرگ می کارند تا توسط خودشان که تخم های مرگ برای شان که اینک تن راست کرده تا جوانان را ببلعند ، بر کنده شود وازمیان برداشته شود . واقعا مضحک است که مجریان این عمل به ر یش همه می خندند وبرای مدتی به زندان می افتند وباز بدین عمل مبادرت می ورزند واما با همین جرایم مکرر حتی یکبارهم آنانرا در پرده تلویزیون نه میبینیم ،چه رسد به آنکه آنانرا درحالتی مشاهده کنیم که آنچه را بخاطر اعتیاد جوانان کاشته اند خود دور نمایند ! ؟
«من » که درجمع دیگران «ما» هستم ودراین رابط چنین پیشنهاد مینمایم :
مسوولین قطعات وجزوتام ها سربازان دلسوزانه وپدرانه بخورد نمایند . آن جروتام ها ییکه عاملین وزارعین مواد مخدره را دستگیر مینمایند ، باید خود این عاملین مرگ ورسوایی را موظف نما یند تا همه بوته ها راتحت نظارت سربازان وافسران از بین ببرند . همینگونه نه تلویزیون ها ازنشر وبخش انیکونه تصاویر سربازان جلوگیری به عمل آورد . وبه عوض تصاویر سربازان ، تصاویرقاچاقبران وزارعین مواد مخدره را حین دور نمودن آنچه که کاشته اند ،نشر وبخش نمایند . نه اینکه آثار جرم شان با صرف انرژی سربازان ازبین برده شود .


۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

خاطره و دفاع



ساعت حوالی ده شب رانشان میداد ، عبدالصبور سربازجزو تام قومی ولسوالی بگرام با بیداری که گویا بیا نگر احضارات کامل او درامرجلوگیری ازنفوذ افراطیون درما حول پوسته امنیتی که با رفقای همسنگرش تامین امنیت آن ساحه را به عهده داشتند آمادگی داشت .همینکه چارطرف پوسته رابا دقت کامل ترصدکرد بطرف شمال شرق پوسته روشنی برق دستی توجه اورا بخود جلب کرد . پیشبینی اوبجا وبیداری او در زمان پهره داری اش کارگرافتاده بود .عبدالصبور بااستفاده ازکمترین زمان که دراجرای فعالیت های محاربوی واجرای وظایف امنیتی نقش سازنده دارد از واقعه که هنوز به وقوع نپیوسته بود قوماندان پوسته ورفقای دیگرش را آگاه ساخت . قوماندان پوسته که باسایرسربازان مصروف تهیه راپورهای فعالیت روزمره وصحبت پیرامون آماده گی محاربوی بود باصادرنمودن قومانده آماده گی بگرید سربازان را هوشدار داد . سربازان هرکدام بابدست گرفتن سلاح خویش مواضع رابصورت چارپیر دراطراف پوسته اشعال کرد ندو از آمادهگی خویش قوماندان پوسته را دفعتا آگاه ساختند . عبدالبصور که وظیفه پهره داری را به عهده داشت روشنی برق دستی را تعقیب کرد ندو قوماندان با محاکمه اراضی وتثبیت هدف به سربازان امر « اور» راصادر کرد باستفاده از تاریکی شب واراضی ناهموار طرح سقوط پوسته امنیتی که صبورورفقای دیگرش ایفای وظیفه میکردند درسرداشتند خود را به پوسته نزدیک میکرد ند بااجرای ضربه طولانی سربازان بعد ازقومانده زمین درزیر پای اطیوان آتش گرفت وبادست پاچکی هر طرف پراگنده شدند . چند تن آنان در اثرضربه سربازان از بین رفتند وچندت تن دیگر زخم بر داشتند .تعدادی ازآنان که سراسیمه شده بودند بعد ازلحظه از میان جرها درتاریکی زخمی ها را با خود بردند با دیدن این ضربه کاری خیال اشغال ازکله شان پرید ساعتی بعد که آرامش نسبی در ساحه حکمفرماشد قوماندان پوسته به قوماندان قطعه خود تورن دوست محمد اطمینان داد وهدایت اخذ کرد که یک بلوک از سربازان که سرباز عبدالصبور نیز درآن شامل بود به محل حادثه بروند .زمانیکه آنان به محل حادثه رسید ند ازافراطیون بدون ازچند میل سلاح ونشانه ها زخم برداشتن آنان با لکه های خون چیزی دیگری دیده نمی شد . درباز گشت قوماندان پوسته از سرباز عبدالصبوردر برابر سربازان اظهار تشکر کرد و بیداری اورا به ستایش گرفت وسپاس این فداکاری اش مبلغ پنجهزار افغانی مکافات از طریق قوماندان قطعه برای عبدالصبور داد شد .
لومری بریدمن محمد حسین


۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

پیام

من وخاطرات دوره ی تحصیلم - نوشته ای : گل احمد « حکیمی »

...سال 1980 عیسوی بود
و ما چهل و پنج نفراعم ازدخترو پسر بودیم. خوب بخاطر دارم که صبح وقت ازشهر«ماسکو» به جانب شهرک «استفراپل» که بعد ها برای مان به شهرخاطره ها مبدل شد، حرکت کردیم و سه شبانه روز راه را طی کردیم تا به آنجا رسیدیم.
صدای توله ای انجن ترن نغمه ی یک زندگی نورا در گوش های مان زمزمه می کرد....
پس از رسیدن به آن شهر، پنج سال تمام را درفضای کاملا صمیمانه در کنارهم و با هم سپری کردیم و با همدیگر آشنا و دوست شدیم وعده ای از ما نیزدرآن سالها با هم همخانه شدند، تا متباقی لحظات زندگی را برای همیشه در کنار هم بگذرانند.
طبیعی است که هر یک از ما خاطرات بیشماری نیز ازآن زمان با خود داریم.
اما اگرازمن سوال شود که، چند سال زندگی کرده ای؟.
درجواب خواهم گفت:
" فقط پنجسال!". وقتی میگویم که:
"پنج سال زندگی کرده ام." البته این بدان معنی نیست که بقیه ای عمرم را به بیهوده گی گذشتانده باشم.
نه!. ابدا چنین نبوده است، بلکه آن سالها درواقعیت سالهای استسنائی زندگی من بودند - سالهای " سرشاری، مستی و جوش جوانی" ما بودند....
گاهی هم باخودم می گویم: "اگرآن سالها باردیگربرمی گشتند و ما هم دوباره جوان می شدیم چه می شد؟."
یقیننا همان می شد که امروز آرزوی آنرا داریم، تا استفاده ای بهتری ازآن سالهای عمرخویش می کردیم....

اما چه باید کرد؟
-------
<--ادامه

۱۳۸۸ تیر ۲۵, پنجشنبه

واکنشی اسماعیل خان



واکنشی امیر اسماعیل خان در موردی اشتراک ستاره حسین زاده در ستاره افغان

اوضاع مالی آمریکا


تلاش دولتمردان آمریکا درجهت مثبت اوضاع مالی وبانکی وجلوگیری ازسقوط اقتصاد به مرحله ی رکودشدید اقتصادی مثمرثمر واقع شده است ، نتایج مثبت بدست آمده درطی ماه گذشته حاکی ازبهبود وضعیت اقتصادی است ، ازجمله این موارد می توان به کاهش آمارتعداد ماهانه بیکاران وافزایش فروش مسکن وبازپس دهی قروض بانکها ومراکز مالی به دولت اشاره کرد .
آمار بدست آمده همچنین حاکی ازکاهش تعداد خانه های مسکونی زیر417000 دلاربرای فروش دربسیاری ازمناطق آمریکاست دربسیاری ازایالات آمریکا ازجمله ویرجنیا تناسب بین درآمد سرانه وقیمت مسکن به حد اعتدال ومعقول رسیده ، به حدی که فروش منازل دراین مناطق از رونق خوبی برخوردار شده است . اگرچه اغلب کار شناسان اقتصادی براین باورند که وضع مسکن در سال 2008 همچنان در توفان خانه های بازداشتی وکاهش متوسط قیمت مسکن قرار خواهد داشت.
چالشهای دولتمردان ودست اندرکران در چندماه آینده وکسب نتایج مثبت درکاهش میزان بیکاری اراهم عناوینی است که اقتصاددانان به دنبال آن میگردند . کاهش میزان بیکاری به کمتراز500،000 نفر در ماه درچند ماه آنیده می تواند پایان رکود اقتصادی آمریکا تلقی بشود .


۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

کشید ن چلم !

کشیدن « چلم » hookah دربین جوانان افغان درآمریکا روز برروز زیاد شده میرود .
کشیدن چلم درمیان دختربچه ها مدرسه هم رواج فراوانی پیداکرده است . برخلاف سیگارمصرف چلم کشیدن دربسیاری ازخانواده ها برای همه افراد با ممنوعیت مواجه نیست وحتی در اغلب موارد خانواده باهم مبادرت به کشیدن چلم میکنند .
جوانان اکثراند فکرمیکند که این ماده بی ضرراست کاملاً اشتبا ه است .وحتی خطر آن برای سلامتی انسان بیش ازدود سیگاراست .


۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

اولین معجره اوباما !


بارک اوباما رئیس جمهورمتخب مردم آمریکا با قصد«تغیر» وارد میدان سیاست شده وانتخابش دنیا راتکان داد ،دراولین قدم ،نویسنده مرد ه ای را زنده کرد ، این نویسنده«مونیترولوباتو» نویسنده برزیلی بود که شصت سال پیش کتابی به نام «رئیس جمهورسیاه » نوشت ،به این کتاب ونویسنده آن توجهی نشد وکتاب هم بعدازمرک نویسنده اش ،مانند نویسنده به دست فراموشی سپرده شد ، اما حالا بعدازشصت سال باانتخاب بارک اوباما به عنوان رئیس جمهورآمریکا ،این کتاب ازپرفروش ترین کتاب های برزیل شده وناشران اقدام به ترجمه آن به زبان انگلیسی کرده اند ، نام نویسنده کتاب نیز برسرزبانها افتاده ومطبوعات ورادیو وتلویزیون ها با نشان دادن تصاویرش مرتب ازاو سخن میگویند .
مونیترولوباتو نویسنده فراموش شده دیروز ونویسنده شده شصت سال پیش درآخرین کتابش به نام «رئیس جمهور سیاه » ماجرای زندگی «جیمروی »سیاهپوستی را شرح می دهد که درطول زندگی با مشکلات فراوانی روبروبوده وسر انجام در سال 2228 به عنوان هشتاد وهشتمین رئیس جمهورآمرکا انتخاب می شود .
نویسنده که درآغاز برای کودکان قصه می نوشت ناگهان به فکر خلق چنین داستانی افتاد که امروزناشرآن می گوید : نویسنده شصت سال پیش با نوشتن کتابش پیش بینی کرده بود که روزی یک سیاهپوست رئیس جمهورآمریکا می شود که یکی ازرقبای« جیم روی » قهرمان کتاب ، یک زن سفید پوست شکست وخورد......
به نظر شما این معجزه باراک اوباماست یا موقع شناسی ناشر ؟

۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

گزارشABC ازآخرین وضعیت حجاب درمیان زنان عراقی


درگزشته تلویزیون دولتی عراق داستانی رادرباره یک عروسی که دراستان دیاله به قتل رسیده بود ، چونکه القاعده عراقی مراسم ازدواج اوراغیراسلامی می پنداشت ،پخش کرده بود. به دنبال این واقعه برای مدتی مراسم ازدواج وجشن ها به تابویی شد .
بهبوداوضاع امنیتی ومحو تدریجی شبه نظامیان واعضای القاعده از جاده های سراسربغداد ، وضعیت حجاب درعراق رامتغیرساخته است.
درسال2007 شبه نظامیان دانماً هر زنی که پوششی مطابق با قوانین وضع شده نداشت را تهدید وقتل می کردند .اما درحال حاضر زنان عراقی ازآزادی های بیشتر درزمینه انتخاب نوع پوشش برخورد دارند .

۱۳۸۸ تیر ۲۱, یکشنبه

مصاحبه غلام محمد جلال رئیس مرکز کاری افغانان با صدای روسیه





حل پرابلمهای افغانستان بدون روسیه حل شده نمیتوانند.




۱۳۸۸ تیر ۲۰, شنبه

عاقبت بخیر


جرایدومجلات فارسی راورق میزدم ودریکی آن قصه ای ازنقالان کوچه ها راخواندم که بصورت باور نکردنی باحال هم اکنون افغانستان مطابقت میکند وآن چنین است .
پادشاهی بودکه سه تاپسرداشت دوتای آن کور ویکی آن اصلا چشم نداشت .رفتند پیش پدرشان تعظیم وتواضع کردند وگفتند :
ای پدر . ماخیلی دل ماتنگ شده . اگراجازه بفرمانید . برویم یکی ،دوروزی شکار . شاه به اینهااجازه شکار داد .وقتی اجازه گرفتند . رفتند پیش امراخوراوگفتند : سه تااسپ بسیارخوب بما بده ،میخواهیم برویم شکار . امیراخوراگفت : شاهزاده ها تشریف ببرید به طویله ، سه اسپ اول رابگیرید که اسپ های خوب اند وسوار شوید . رفتند به طویله سه تا کره خردیدند آنجابسته ، دوتای آن لنگ بود ، یکی اش اصلا پا نداشت، آوردند بیرون ورفتند به سلاح کوت وبه رئیس آن گفتند : تفنگ بده ما میرویم شکار . گفت : بروید اندرون وهرکدام که میل تان هست ، بردارید .
آمدند درون ،سه تا تفنگ انگلیسی خوب آنجا بود . دوتای آن شکسته بود ویکی آن اصلا قنداق نداشت . برداشتند وسوار شدند ازآن دروازه که درنداشت رفتند به بیابانی که اصلا راه نداشت .رسیدند به یک کوهی که کردنه نداشت ، دیدند یک کاروانسرانی که دیوار نداشت ، سه تا دیک درآن کاروانسرا بود ،دوتای آن شکسته بود یکی آنته نداشت ،رفتند ورفتند تا سه تا آهو پیدا شد ، هنوز فیرنکرده بودن که رسیدند بالای سرآهوها ،دوتای آنمرده بودیکی آن اصلاجا نداشت ، بدوش کشیدن آهوها راو آوردن به آن کاروانسرانی که دیوار نداشت .بنا کردن دربیایان هیزم وچوب جمع کردن وآهورا پوست کندن وتکه تکه کردن وریختند دریگ . زیرش آتش کردن اما چنان سخت بود که استخوانها پخته شد وگوشت اصلا خبر نداشت .تشنه شدند ،برخاستند وگشتند عقب آب ، پیدا کردن سه تا نهر اما دوتای آن از سنک پر بود ویکی آن اصلاً آب نداشت . ازتشنگی رسیدند به سه چاه .دوتای آن ازسنک پر بود ویکی چقوری بود واصلاًچاه نبود ،گذاشتن لب ها را دررطوبت شبنم سحری ، دوتای شان ترکید یکی شان اصلاً لبش زبان نداشت .
خبربه شاه دادند که چه شکاری بود که بچه رفتند . شاه غضب کرد بر وزیر که چرا گذاشتی چنین شود ؟
وزیرجوابداد با سه کوروسه اسپ شل وتفنگ شکسته از این بهتر شکار نیشه ؟
وقصه افغانستان هم چنین میرود که دولت مرکزی داریم اما اردوی ملی نداریم .وزیر داریم وزرتخانه نداریم ،مامورداریم معاش نداریم .حدود جفرافیائی داریم وحدت ملی نداریم .امداد بین المللی داریم بازسازی نداریم . جنگسالار داریم امنیت ملی نداریم .لاف وپتاق داریم مرد عمل نداریم . دریا داریم باران نداریم وبهینگونه صدها داشته وهزارها نداشته دیکر ...
با آنکه آقای حامد کرزی وچند همکار تعلیم یافته وخارج دیده او نهایت توجه را برای بهبود اوضاع کشور معطوف داشته اند اما با چنین داشته ها نداشته ها درحالیکه هر روزه نفوذ معتصبین ، جهادی ها و واپسکرا ها قوت میگیرد . عاقبت افغانستان بخیر باد ........


۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

مقایسه بین دو رهبر ضد کودتا



Remove Formatting from selectionRemove Formatting from selectionRemove Formatting from selection
مقایسه بین دورهبر ضد کودتا : زلایا در هندوراس وموسوی درایران .
برگرفته از سایت « انقلاب سبز ایران » بیا یید لحظه بیطرفانه وبدون تعصب وشعار وکلفت کردن اگر گردنمان درحمایت از موسوی بیندیشیم ومقایسه کنیم . من خود را موسوی وکروبی برعلیه رژیم کودتا حمایت میکنم ولی سخت پرشانم که مبادا اینان با رهبری ضعیت خودجبش عظیم مردم را هدرهند .
کودتای هندوراس تقریباً درهمان هنگان رخ داد که کودتای خامنه ی /ا حمدنژاد درایران بازنشست .
ولی چه تفارت عظیمی است بین رهبران مقاومت ضدکودتا .
درهندوراس نظامیان رئیس جمهور قانونی کشور را دستگیر کرده وبه خارج کشور تبعید کردند . ولی آرام ننشت . اوبلا فاصله مبارزه را شروع کرد .مستقیما وبی ابهام از طرفداران خود در داخل کشور خواست به تظاهرات بپردازند وبه خانه ها یشان باز نگردند . اوازحمایت بین المللی برعلیه کودتا علاقلانه به نحواحسن استفاده کرد . با رهبران دیگر کشورهای امریکای لاتین که مخالیف کودتا بودند ملاقات کرد وحمایت آنان راجلب کرد . به سازمان ملل رفت ودرآنجا نطق کرد وسر انجام اعلام کرد با وجود خطر ترور ومرگ به هندوراس باز خواهد گشت . اوارتش کودتا را با سلسه پیوسته اعمال خود حیران وعاجز کرده است . او خطر رابه جان خریده وحاضر است برای سرنگونی حکومت کودتا از جان خود بکذارد وسرمشق ملت خود شود .
حالا بیایبد فرض کنیم ایشان آقای موسوی بودند . به محض اینکه رااز ایران بیرون میکردند ساکت میشد . بعد شروع میکرد از طریق دادگاههای دولت کودتا شکایت خود علیه کودتاچیان را پیکیری کند . اعلامیه پست اعلامیه خطاب به شورای رهبری کودتا با پوزخند درخواست اورا رد میکردند . ضمنا به همچوجه با مردم که به حمایت ازاوبه خیابانها ریخته بودند ارتباط بر قرارنمیکرد وکلا لال میشد به طوری که مردم نمیدانتند چه برسرش آمده . حالا آنکه همه میدانیم دراین عصر و زمانه حتی اگر کسی را به زندان بینداند میتواند از داخل زندان بازهم به حامیان خود ارتباط بر قرارکند وایشان نه نتها در زندان نیشند بلکه درخانه خود حتی وحاضر نشته اند



شعار


شعار «کارگران جهان متحد شود » نه تنها خواست ،بلکه نیاز همگان است .
شرکت های چند ملیتی وسرمایۀ مالی شریک آن ها 24 ساعته در تلاشند که برای بحران جهانی را حلی اقتصادی بتراشند ، تادرضمن اینکه بار بهبود را بردوش زحمتکشان می گزارند ، منافع وقدرت بی نهایت خود را حفظ کنند غیر از این هم نمی توان انتظار داشت ؟؟


۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبه

جنایت





۱۳۸۸ تیر ۱۶, سه‌شنبه

کنگره لاهه-------------------رفیع غازی زاده


کنگره لاهه انترناسیونال اول از2 تا 7 سپتامبر سال 1872 برپا بود .
مارکس وانگلس دراین کنگره حضور داشتند . تعداد نمایندگان « 65 »نفر بود . مسائل دستور روز کنگره عبارت بود از :
1. درباره حقوق شورای گل .
2. درباره فعالیت سیاسی پرولتاریا وغیره.
تمام دوران کار با مبارزه شدیدی علیه با کمونیستها کذشت .دراین کنگره قطعنامه ای مربوط به بسط حقوق شواری گل تصوب گردید و « درباره فعالیت سیاسی پرولتاریا » درتصمیمات کنگره گفته میشود که پرولتاریا برای تامین پیروزی انقلاب اجتماعی باید حزب سیاسی مخصوصی ازخود تشکیل دهد ووظیفه خطیر وی عبارتست ازتصرف قدرت سیاسی .
باکونین وگیوم را دراین کنگره بجرم اخلال گری وتشکیل حزب جدید ضد پرولتاری از انترنا سیونال خارج کردند




۱۳۸۸ تیر ۱۵, دوشنبه

خر و آدم «عبدالاحد همنورد » از آلمان


خرزبان بسته ای ازآدم پرسید :چرا شما آدم ها ازنام ما خران عاردارید وخجالت میکشید ، مگرما خرهاازشما چه چیزی ازشماآدمها کم داریم ؟
آدم کفت :خدا نکند خرجان، توخیلی زحمتکش هستی ،مثل خربایم کارمیکنی ، بالاتر ازتوان وقدرت ات بارمیبری وآه ازجگر نمی کشی ، پس بگو چراازنام توننگ وعارداشته باشم ؟
خرکه میدانست آدم با چرب زبانی برسرش کلاه میگذارد خندید وگفت : ای حرامزاده ،من میدانم که این حرف ها وسخن هایت ازروی مقصد ومدعاست ورنه شما آدم های ظالم وبی احساس وخرپروری ؟
آدم گفت : چطورجانم ،مکر کاه وجو رشقه وعلف نداری ،چه نداری ؟ خرجواب داد : حرف برسرکاه وجونیست ،اصلا درسرشت شما ریا است شما آدمها باطلب شهوتناکی بهمدیگر دروغ میگوئید ، نتنها خرهای زبان بسته راموردظلم وستم و بهرکشی واذیت وآزار وتوهین وتحقیر قرارمی دهید ، بلکه ازظلم وستم وقتل وکشتار همنوعان خودهم دریغ نمیکنید ، آله دست بیگانگان میشوید ، به اشاره آنان وطن تانرا برباد میکنید ، می دزدید ومی چاپید وازهیچگونه خیایت وجنایتی روگران نیستید . مگرهمین شما آدمها نیستید که بجای تشکرازاین همه کاروزحمت وبار کشی وباربری ما ، پدروپدرکلان ونیکه واجداد ما راتلک وترازو میکنید فحش وناسزا میگوئید ، یامشت ولگد وسوته وقمچین وخرچکه وغیره وغیره برسروصورت ما میکوبید ؟
ایکاش خدا جان اصلا طائفه خررا نمی آفرید تا ازشر شما موجودات بی شفقت وبی ترحم وظالم وستمگر ، درامان میبودیم . آدم که دربرابر استدلال خروامانده ودرمانده شده بود با سرافگندگی گفت : توراست گفتی خرجان ، بزرگان درست گفته اند که خربزرگ است وسترگ است .
درسرشت خران پاکی وصفا است ////// خرکجابه فکر حیله وریا است
خرنمی گذارد زیر پایش شرف////// خر بودبرتر از آدم بشر
قلب بی احساس آدم را شکستی ////// توحیوان خوب همیشه درخانه نشستی
نی چوانسانهای آمکش آله دستی/////// ای خرجان دم بجنبان که خر هستی
ای خدا من از «بشربودن » پشیمان گشته ام //////// مرحمت فرموده ما را خرکنید


۱۳۸۸ تیر ۱۴, یکشنبه

OAS اخراج هندوراس از


اخراج هندوراس ازسازمان کشورهای آمریکای مرکزی .
با پایان اولتماتوم رئیس سازمان کشورهای آمریکای مرکزی به هندوراس مبنی بربازگرداندن مانوئل زلایا به قدرت کشوراز سازمان مذکور اخراج شد .
این نخستین باراست که 1962 تاکنون یکی ازاعضا سازمان وا - اِ - اِس ازآن اخراج میشود .
پیش ازاین کوبا بد لیل اتخاذ سیاستهای نزدیک به شوروی سابق وروبه کمونیستی خود را ازاین سازمان کنار کذاشته شده بود


۱۳۸۸ تیر ۱۲, جمعه

کودکان آینده جهان اند







اکادیمیسین دستگیر پنجشیری
کودکان آینده جهان اند







۱۳۸۸ تیر ۱۱, پنجشنبه

ملزومات راه پیروزی به جمهوری اسلامی کدام است؟

فراخوانی


سفرای کشور های اروپایی ازهندوراس فراخوانده می شوند .
درپی کودتای ارتش درهندوراس که به برکناری رئیس جمهوری این کشور منجرشد ، کشورهای اروپایی تصیم گرفته اند تا تمام سفرای خود رااز این کشور آمریکای فرابخوانند .
وزیرامورخارجه اسپانیا اعلام کرد که دراعتراض به کودتاچیان درهندوراس وبرکناری " خوزه مانوئل " رئیس جمهوری قانونی این کشور ، اتحادیه اروپا در صدر فراخواندن سفرای خود از هندو راس هتند .
اتحادیه اروپا ، آمریکا ، ونزوئلا ،بززیل وچند کشور دیکر آمریکای جنوبی خواستار بازگشت زلایا به کشور شدند ، اما کودتاچیان ب
شدت با این درخواست مخالفت کرده اند








۱۳۸۸ تیر ۱۰, چهارشنبه

مد ل جدید سوسیالیستی


تئوری پردازان بنیان گذارسوسیالیزم علمی می پنداشتند که سوسیالیزم ابتدا درکشورهای صنعتی بسیارنیرومند ( انگستان ،آلمان ،ایالات متحده ) توسط خواهد یافت وسپس درمجموع سیاره گسترده میشود .این پیش گویی ناشی ازخواست وخیال نبود ،چون درهمه این ملتهاعناصرمادی (تولید بالا ،تمرکز مالکیت )ودیگرعوامل اجتماعی (جنبش کارگری) میتوانستند به عنوان محرک دگرگونی جامعه تاثیربگزارند وجود داشتند .درست است که انگلس درمقدمه چاب روسی مانیفست کمونیست این امکان رابررسی کرد که روسیه نخستین کشورسوسیالیستی خواهد بود ،امابه آن درین مقیاس اهمیت نداد که «انقلاب روسیه نشانۀ انقلاب پرولتری درغرب خواهد بود » توسعه امپریالیستی قدرت های غربی بخش مهمی ازکشمکش ها رابه سرمایه داری پیرامونی که طبقه کارفرمایان درآن بسیار ضعیف اند ، منتقل کرده است . فکرلنین ، این مرحله ازرشد اقتصادی راتفسیر وبه تبع آن از این تز دفاع کرد که« زنجیره درحلقه بسیارضعیف می گسله » ، انقلاب روسیه ورویدادهای مهم درچین وجنوب شرقی آسیا پس ازجنگ دوم جهانی ، مبارزات برای آزادی درآفریقا ،انقلاب کوبا ، تجربه های سوسیالیزم درآمریکای لاتین ، پیروزی ساندیتم در نیکاراگوا درعمل این پیش روی سوسیالیزم درحلقه های بسیار ضعیف زنجیرۀ سرمایه داری را تائید می کنند . هرچند برخی شرایط درین کشورهابرای اجرای سوسیالیزم مساعد بود ( مانند وسعت کشمکش های اجتماعی ، قدرت ضعیف طبقه های فرمانروا ) . امادر همان حال رشد اقتصادی وسیاسی درآنها کاملآ نامساعد بود .ازاین رو دربسیاری موارد .سوسیالیزم ناگزیر بود ، دریک روند ، وظیفه صنعتی شدن کشور ،بر آوردن ابتدایی ترین نیاز ها «غذا ، مسکن ، صحت ،زیستگاه »ودفاع دربرابر قدرت مندترین نیروها ی نظامی رابرعهده گیرد . تحکیم توسعه مدل استا لینی دراتحادشوروی نباید مستقل ازواقعیت اقتصادی ،سیاسی واجتماعی که درلوای آن سوسیالیزم درمجموع این کشور رشد یافته است ، درنظرگرفته شود . متاسفانه ،این سوسیالیزم درعمل به عنوان مدل هژمونیک به همه تجربه های سوسیالیزم موجود منتقل شده است . انعطاف ناپزیری اقتصای وسیاسی این مدل مانع از درک دگرگونی ها گردید و مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید را هنگامی که بحران پدیدار شد ،به خطر افکند . بدیهی است که سرمایه داری ازجمله در کشورهای «مرکز » شاهد بحران عمیق است که مخصوصاً بابروز پدیده های پیرامونی کردن فراینده به تودۀ مردم وتخریب محیط زیست ونفررایی فاشیم به نفطه فاجعه بار رسیده است .سرمایه داری مرکز برای سرمایه داری پیرامون ارمغانی جزغارت وتصاحب منابع ترمیم ناپزیر و سازمان دهی جامعه های منقسم به اقلیتی که در جهان اول واکثریتی کهدرجهان چهارم زندگی میکنند . نداشته است . تاکنون نتیجه احیای سرمایه داری دراروپای شرقی جز سقوط سر گیجه آور تولید ،بی کاری ، فقر واز دست دادن دست آورد های مهم اجتماعی نبوده است . اگرسرمایه داری با وجود تضاد ها یش به عنوان مدل مسلط محفوط مانده بی هیچ گفتگو نتیجه فقدان سوسیالیزم واقعی است که دریک مدل توسعه اقتصادی ،عدالت اجتماعی ، رابطه هم آهنگ با محیط زیست و آزادی را فراهم آورد . تجربه های حاصله در طول تاریخ به ما امکان می دهد که به برخی نتیجه گیری های مهم برای آنیده سوسیا لیزم راه یابیم . سوسیالیزم نمی تواند براساس رابطۀ ملکیت مبهم ومجرد میان زخمتکشان وسایل تولید ساخته شود . درسوسیالیزم زحمتکشان مالکان وسایل تولید ند ، واین مالکیت باید به طور کامل وقطعتی از راه برتری دادن به شکل های تعاونی به اجرا درآید . اگراین مستقیم در کشور های اروپای شرقی وجود داشت ، هرگز احیای سرمایه داری نمی توانست پیش رفت کنند . مالکیت سوسیالیستی با وجود بازار ثروت ها وخدمات ناسازگار نیست . درسوسیالیزم بخش های در اقتصاد از شادی به کار خودادامه می دهند و بخش های که در اقتصاد بازار عمل کنند ،باید به روشنی مشخص گردد . تنها چند بخش اساسی می توانند در خارج از بازارکسترش یابند