۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

کره خر


یکی بود یکی نبود ، زیر آسمان کبود .
آورده اند ،خران با ربرزبان بسته ازصاحبان خود ناراضی وشاکی بودند وخواستارراه حل این معضله بودند وازبین خویش یکی عاقل راانتخاب ویا پیداکنند تااین مصیبت خلاص شوند بدین منوال خواستارجمع شدن همه بودند باالاخره دراثرپافشاری روزی جلسه ای دائر شد وشکایات هریک مورد غوروبررسی قرار گرفت .
یکی گفت : من ازصاحبم هیچ دلخوش نداشته وراضی نیستم او همیشه مرا باچوب وسنگ وکلوخ موردلت وکوب قرار داده وروزبعوض علف برمن دو ودشنام میدهد .
دیگری گفت : دربغل وکمروپاه هایم چنان با میله آهنین میزند که اشک ازچشمانم میریزد ، چون بی زبانم چیزی گفته نمی توانم ،نمیدانم چه کنم ؟
خرسومی گفت : این ظالم خدانا ترس مرا درقلعه های کوه وسنگلاخ ها برده آنقدرسنگ بالایم بارمیکند که حرکت کرده نمیتوانم وجا بجا میایستم ولی اواز دمم گرفته کش کشان از کوه پائین نیبرد .
این جلسه بدون نتیجه با عرعرکنان خاتمه یافت .
روز دیگر یکی ازخران که نهایت خسته وکوفته ومریض بود گفت :
باید این مشکل بزرگ مان حل وباید طلسم ظلم واستبداد را بشکنیم .
ای خران باربردار ، تا بسنجیم چاره کار ، وتا صاحب مان نشود برما سوار ،تا عاقلی آید بکار . کدام یک ازما عاقل وهوشیارهستیم
همه درسکوت فرورفتند ...
یکی ازروزهای تابستانی صاحبش کره خرجوان وتازه نفس را که قوی ووحشی بود وهنوز رام نشده بود میخواست رامش کند وریسمان ویاتسمه ای را بگردن کره خراندازد ، کره خراینطرف وآنطرف جست وخیزد میزدوبصاحبش دست نمیداد ،این کارمدت زیاد دوام کرد اورا عصبانی ساخت وبا سنگ وچوب وکلوخ ودشنام به کره خر حمله کرد و آنقدر اورا دواند وخسته ومانده ساخت که جابجا ایستاد ودیگر نتوانست حرکت کند ، صاحبش که می خواست ریسمان را فاتحانه بگردن حریف بیاندازد ، خم خم وآهسته آهسته از عقب سوی کره خررفت ، کره خرهمینکه دانست صاحبش به اونزدیک شده بجست وخیز شروع کرده دولگده درجای حساس صاحبش زده واورا نقش زمین ساخت وسپس با خوشحالی عرعرکنان دیگران را صدا زد ، همه کره خران دور کره خرجمع شدند , اورا تحسین ومورد نوازش قرار دادند واین منظره عجیب وغیر قابل تصور بود ، همه خران دیگر با عر عر کنان وخیز وجست ها این کره خر را بحیث عاقل خویش انتخاب نمودند .
وازآن بعد صاحبش دیگر طرف خران ومخصوصا کره خر نمی رفت وبه آنها بی حرمتی نمیکرد .
گاو وخران بار بردار - به ز آدمیان مردم کش مردم آزار


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر