چهل سال از حادثه ی جان خراشی می گذرد که عواقب آن کشور ما و جهان را
دگرگون ساخت. قتل جبونانه ی میر اکبر خیبر،
آن ابر مرد دانش و رهبر خونسرد، انقلابی نستوه و انسان متواضع ولی عدالت طلب پیکارجو، برخاسته از محروم ترین طبقه ی جامعه و در خدمت محرومان و رنج دیده گان، با دید روشن خدمت به انسان با اعتقاد راسخ فراقومی، زبانی و حتا فرا ملی و مرزی، داغ ننگی بر پیشانی مرتکبان بی آزرم آن حک نمود و کشور ما را به حوادث پیش بینی ناشده، بی ثباتی ها وویرانیهای پیهم، دچار کرده قربانی مداخلات و جنگ های اعلان شده و ناشده تا سرحد استیلا گردانید.
در ادامه، آنچه را دوسال قبل درین مورد نوشته بودم، باز هم پیشکش می کنم:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوام ما
شهادت استاد میر اکبر خیبر،آن تهمتن اندیشه و خرد، زمین لرزه عظیمی بود که پس لرزه های نهایت مهیب و ویرانگر در کشور، منطقه و جهان داشت؛ و ادامه پس لرزه های خورد و بزرگ آن هنوز هم سراسر جهان را با کابوس مرگ، وحشت، دهشت و ویرانی، دچار ساخته است.
این ترور بزدلانه، گذرگاه ترورها و وحشت های بعدیی را بازگشایی کرد که زیر نام ها و عناوین گوناگون مجاهد، طالب، القاعده، داعش،... کشور ما و در قدم بعدی آسیای میانه، جنوب آسیا، خاور میانه و خاور نزدیک را طعمه بی ثباتی و ویرانی های عظیم گردانید. ترور استاد خیبر آغاز فاجعه بزرگی بود که انجامش هنوز که هنوز است در دور رسها هم به نظر نمی خورد.
ای بسا فرزندان صدیق وطن، این دلباخته گان میهن و عدالت اجتماعی ـ راهروان فداکار راه آن استاد والا مرتبت، که در سنگر دفاع از خاک مقدس و ارزشهای والای انسانی و در مبارزه به خاطر ترقی وعدالت اجتماعی، شهید شدند؛ و ای بسا فرزندان دیگرِخوش باور این سر زمین، که در دام فریب دسایس و وسایل شیطانی دشمنان افتاده، ، با سوء استفاده از عقاید سُچه و دلهای ساده شان، در جنگ علیه ترقی و عدالت و در تبه کاری بر ضد خانه و کاشانه خود شان، به کام مرگ و بربادی کشانده شدند. این ضایعات از گونه یی اند که به هیچ وجهی جبران شدنی نیستند.
یاد استاد میر اکبر خیبر، آن بزرگمرد بی بدیل تاریخ معاصر کشور، ماندگار باد
آن ابر مرد دانش و رهبر خونسرد، انقلابی نستوه و انسان متواضع ولی عدالت طلب پیکارجو، برخاسته از محروم ترین طبقه ی جامعه و در خدمت محرومان و رنج دیده گان، با دید روشن خدمت به انسان با اعتقاد راسخ فراقومی، زبانی و حتا فرا ملی و مرزی، داغ ننگی بر پیشانی مرتکبان بی آزرم آن حک نمود و کشور ما را به حوادث پیش بینی ناشده، بی ثباتی ها وویرانیهای پیهم، دچار کرده قربانی مداخلات و جنگ های اعلان شده و ناشده تا سرحد استیلا گردانید.
در ادامه، آنچه را دوسال قبل درین مورد نوشته بودم، باز هم پیشکش می کنم:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جریده عالم دوام ما
شهادت استاد میر اکبر خیبر،آن تهمتن اندیشه و خرد، زمین لرزه عظیمی بود که پس لرزه های نهایت مهیب و ویرانگر در کشور، منطقه و جهان داشت؛ و ادامه پس لرزه های خورد و بزرگ آن هنوز هم سراسر جهان را با کابوس مرگ، وحشت، دهشت و ویرانی، دچار ساخته است.
این ترور بزدلانه، گذرگاه ترورها و وحشت های بعدیی را بازگشایی کرد که زیر نام ها و عناوین گوناگون مجاهد، طالب، القاعده، داعش،... کشور ما و در قدم بعدی آسیای میانه، جنوب آسیا، خاور میانه و خاور نزدیک را طعمه بی ثباتی و ویرانی های عظیم گردانید. ترور استاد خیبر آغاز فاجعه بزرگی بود که انجامش هنوز که هنوز است در دور رسها هم به نظر نمی خورد.
ای بسا فرزندان صدیق وطن، این دلباخته گان میهن و عدالت اجتماعی ـ راهروان فداکار راه آن استاد والا مرتبت، که در سنگر دفاع از خاک مقدس و ارزشهای والای انسانی و در مبارزه به خاطر ترقی وعدالت اجتماعی، شهید شدند؛ و ای بسا فرزندان دیگرِخوش باور این سر زمین، که در دام فریب دسایس و وسایل شیطانی دشمنان افتاده، ، با سوء استفاده از عقاید سُچه و دلهای ساده شان، در جنگ علیه ترقی و عدالت و در تبه کاری بر ضد خانه و کاشانه خود شان، به کام مرگ و بربادی کشانده شدند. این ضایعات از گونه یی اند که به هیچ وجهی جبران شدنی نیستند.
یاد استاد میر اکبر خیبر، آن بزرگمرد بی بدیل تاریخ معاصر کشور، ماندگار باد
صمد هزار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر