۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۹, دوشنبه

نبرد داراب و ستیزا در دادگاه نور احمد نور

درد

سرود از زنده یاد رفیق اسد ستیزا
یادبود از جانباخته ی جاویدنام رفیق اسد ستیزا
فرزند قهرمان حزب ومردم و میهن ما
دردی که درمانش صـبروصـباح بـود
دردیارهسـتی عصـیان اش خـطا بود
مـروارید باارزشترازالماس سیاه بود
جـبران مکن بگـذار این خـودبلا بود
گذشـتن زسـرحرفی جانانه به مـابود
درقـاموس بازان فـریاد دردخطابود
بعد از رفتنم برخاک که ابتغاء مابود
رماح مرا گیرخدام کشورخوداونابود
(سـتیزا) درخموشی صدراز بشما بود
تقدیم به رفقاومردمم که درد کشورم رااحساس مینمایند…
لیلیه پولتخنیک کابل ساعت دوازده شب لیل/25/ 24/حمل/1366
نویسنده : رفیق عارف عرفان
( بخش اول )
نبرد داراب و ستیزا در دادگاه نور احمد نور
خاطرهٔ از شجاعت زنده یاد عبدالرسول داراب و اسد ستیزا؛
با کودتای پلینوم هژده که بیگمان محصول طراحی استخبارات خارجی بود و تحت مهندسی «ایتلاف دوستانه» به مشارکت سیا، آی اس آی و کی گی بی عصر گرباچف به غرض اهداف استراتژیک درازمدت و تغییر رهبری در افغانستان به وقوع پیوست بزرگترین بحران دامنه دار سیاسی در حزب دموکراتیک خلق افغانستان سایه انداخت.
رهبران جدید حزب، به خاطر بیرون شدن از کومای سیاسی و التیام زخمی که حزب از اثرات زیانبار پلینوم هژده برداشته بود، به خاطر راه اندازی جریان خون‌های تازه در رگ و پود خشکیده حزب، آمادگی گرفتند تا در تابستان ۱۳۶۶ کنفرانس سراسری را در حزب راه اندازی نمایند.
کنفرانس ژرفنای بحران را عریان‌تر ساخت و سازمان‌های حزب در سراسر قلمرو افغانستان با شور آفرینی رزمی در حوزه‌های نظامی و ملکی به شمول سازمان بزرگ و ۳۵ هزار نفری شهر کابل و سازمان مقر کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان علم مخالفت را در برابر کودتاچیان پلینوم هژده و مشی سیاسی آن‌ها برافراشت و به اکثریت قاطع کاندیدای نمایندگان هوادار پلینوم هژده در سازمان‌های حزبی به‌ویژه نمایندگان سفارشی اعزامی تیم حاکم را که از مقام کمیته مرکزی حزب به کنفرانس‌های حزبی توصیه شده بودند در حدود بیش از ۹۰ در صد آن‌ها رأی مخالف دادند.
اعضای حزب در کنفرانس تاریخی و ماندگار ولایت جوزجان با همصدایی کامل و موج اعتراض در برابرتیم رهبری در حزب، برخلاف اراده و تمایل رهبران والا رتبه، فقید ببرک کارمل را به حیث نماینده و در کنفرانس ناحیه هفتم حزبی شهر کابل که چندین روز با ایستادگی رزم آوران حزبی و تقابل رهبری جدید حزب دوام نمود، داکتر آناهیتا راتب زاد را به حیث نماینده خود در کنفرانس برگزیدند.
ظهور رزمجو منشی کمیته حزبی شهر کابل با راه اندازی تلاش‌های بیهوده، موفق نشد تا جنبش برخاسته در کنفرانس نواحی حزبی شهر کابل به‌ویژه کنفرانس ناحیه هفتم را در خصوص گزینش زنده یاد داکتر آناهیتا راتب زاد سرکوب نماید، او، لاجرم توسط نیروی پلیس حوزه هفتم شبه کنفرانس را در غیاب نمایندگان واقعی برای گزینش نمایندگان مورد نظر در ناحیه هفتم شهر کابل به راه انداخت. ظهور رزمجو سپس در کنفرانس ناحیه چهارم حزبی شهر کابل طعم شکست را چشید و کاندیداتوری‌اش به حیث نماینده در کنفرانس رد شد اما برخلاف، ریاست کنفرانس سازمان حزبی شهر کابل را به طرز غیرقانونی بدوش گرفت.
اعتراضات خود جوش در کنفرانس‌های حزبی که نوع قیام‌های سازمان‌های حزبی علیه تیم کودتا را در اذهان تداعی می‌نمود، طراحان پلینوم هژده را به خشم آورده بود. وضعیت طوری بود که در مجموع نواحی یازده‌گانه شهر کابل حتی یک نفر از کارگزاران و هواداران پلینوم هژده موفق نشد تا به حیث نماینده در کنفرانس‌ها برگزیده شوند. چنین وضعیت در خلوتگاه کارگزاران پلینوم هژده در وزارت امنیت دولتی و مراکز ارتش نیز مشهود بود.
در ناحیه اول حزبی شهر کابل که این‌جانب به حیث معاون و سرپرست ناحیه مسئولیت رهبری آن را بدوش داشتم نماینده اعزامی کمیته مرکزی بنام ابراهیم منشی اول کمیته مرکزی سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان موفق شد تا از میان ۲۴۵ نمایندگان برگزیده سازمان‌های حزبی ناحیه اول چهار رأی را به دست آورد.
در چنین فضا و امواج نارضایتی سازمان‌ها از مقامات حزبی، رهبری حزب تجویز گرفت و یک کمسیون ویژه را با ترکیب اعضای دارالانشأ، مقامات مسئول شعبات کمیته مرکزی و ظهور رزمجو منشی کمیته حزبی شهر کابل به خاطر مواخذه تهدید و تخویف معترضین حزبی بگمارد.
این کمسیون که در واقع یک دادگاه شبه نظامی و فراقانونی حزبی بود توسط نور احمد نور گردانندگی می‌شد.
این‌جانب را که قبلاً پرونده نخستین سخنرانی علیه پلینوم هژده‌‌ به نام ام به ثبت رسیده بود و به خاطر گردانندگی کنفرانس ناحیه اول که در آن نماینده کمیته مرکزی شکست خورد، به این کمسیون فراخوانده مورد مواخذه و تهدید قرار دادند.
من با منطق رسا و استدلال عالی فرایند نامیمون پلینوم هژده را به نقد کشیده و جایگاه کارگزاران پلینوم هژده در سازمان‌های حزبی و بحران دامن گستر موجود در حزب را با تمام شجاعت که سپس به سبکدوشی ام انجامید به نقد کشیدم و خطاب به نور احمد نور مسئول دادگاه، شعر شاعر بزرگ لاهوتی را سروده گفتم:
ایا صیاد شرمی کن، مرنجان نیم جانم را
پروبال ام بکن، اما مسوزان آشیانم را
برای نور اظهار داشتم که من آماده‌ام در ازای ناسازگاری ام با روش و سیاست‌های رهبری حزبی هرگونه مجازات به شمول اعدام، حبس و سبکدوشی از مقام را بپذیرم اما رحم کنید آشیانم را که حزب ام است، آتش نزنید؛ اما افسوس که آن‌ها لاجرم آشیان همه را که حزب، رژیم و مردم بود آتش زدند.
بعد از بحث‌های داغ با من، نور احمد نور، زنده یاد رسول داراب مسئول تشکیلات ناحیه اول حزبی را به کمسیون فراخواند و برایش خطاب نمود:
ما، در بحث با رفیق ات عارف عرفان به ستوه آمدیم، حوصله پرسش و گفتمان مزید برای ما باقی نیست هکذا شما را به وجدان تان سوگند می‌دهم که آیا مخالف پلینوم هژده هستید و یا موافق آن؟
داراب که یک حزبی ایثارگر، اصیل، شجاع و متین بود، به پاسخ نور گفت:
رفیق نور ممکن شما به شرف و وجدان تان کدام وابستگی و دلبستگی نداشته باشید اما زمانی که پای شرف و وجدان ما درین سوگند مطرح است، به وجدانم اعتراف می‌نمایم که هم در آغاز مخالف پلینوم هژده بودم، هم اکنون وهم در آینده مخالف سرسخت آن باقی خواهم ماند.
تازه به دفتر ناحیه رسیده بودم که زنگ تیلفون دفتر به صدا در آمد، نور از ورای امواج تیلفون گفت نور احمد نور هستم، عبدالرسول داراب را از حزب اخراج نمودم و از وظیفه سبکدوش ساختم، دیگر حق ورود به ناحیه حزبی را ندارد؛
گفتم به کدام صلاحیت و توسط کدام مرجع مشروع حزبی شما دست به چنین کاری زدید؟ پاسخی نداد. صدای تیلفون خاموش شد.
او در همان لحظه کارت حزبی رفیق رسول داراب را از دستش قپیده بود و با فرمان شخصی خودش بدون طی مراحل قانونی و کدام مرجع مشروع او را از حزب اخراج نموده بود.
آری؛
داراب که قهرمان میدان‌های رزم و یک انقلابی اصیل بود به فرمان شخصی نور احمد نور از حزب اخراج شد و از وظیفه سبکدوش گردید.
در پرده دوم، چند روز بعد نور احمد نور جمعی از فعالین حزبی ناحیه اول شهر کابل را غرض انجام گفتمان سیاسی و اقناعی برای پذیرش فرمان‌هایی تیم کودتا، در مقر کمیته مرکزی حزب فراخواند. او در آغاز به اجرای یک مانور سیاسی مبادرت ورزید و تعهد سپرد که بدون هیچ گزندی به پروسه پرسمان، و پرسش گران می‌خواهد تا به نظریات اعضای حزب گوش فرا داده و دیدگاه‌های نقاد آن‌ها را بخصوص در فرآیند تبعات زیانبار پلینوم هژده، در شیوه و سیاست گذاری درون سازمانی ارج گذاشته و در تدوین سیاست‌های بعدی حزب آن را نهادینه می‌سازد.
برخی از اعضای سازمان حزبی درین نشست با اعتماد و خوشباوری به کلام نور احمد نور، به طرز صریح رفتار رهبری را در مورد حزب، چگونگی سازماندهی پلینوم هژده، رفتار با کادرها و سیاست‌های ناکام حزبی را به نقد کشیدند اما خلاف تمام تعهد و پیمان سیاسی، چندی بعد نور احمد نور فرمان سبکدوشی آن‌ها را از مقامات حزبی و دولتی صادر نمود.
رویکردی که حدود دو ماه بعد از پلینوم هژده به خاطر نمایش دموکراسی حزبی در سراسر سازمان‌های حزبی افغانستان تحت عنوان «نظرخواهی» به ابتکار نور احمد نور و مدریت او به راه افتید، اعضای حزب و مخالفین پلینوم هژده با اعتماد به پیمان رهبران حزب آزادانه در پیرامون تبعات پلینوم هژده ابراز نظر نمودند که در نتیجه بندی این نظریات باعث خروج کتلوی اعضای حزب از حزب و وظیفه دولتی گردید و جمعی کثیری جبراً به عسکری سوق یافت و از عقب گلوله خوردند.
متعاقباً زمان برگزاری کنفرانس شهر کابل فرارسید. در کنفرانس برای ...
ادامه را در لینک پایینی مطالعه نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر